پیرامون حوادث اخیر کشور
دانشجویان افغانی دانشگاه کاشان دانشجویان افغانی دانشگاه کاشان

بسم الله الرحمن الرحیم

واعتصموا بحبل الله جمیعا و لا تفرقوا

بیانیه دانشجویان افغانی دانشگاه کاشان پیرامون حوادث اخیر کشورجامعه نخبه کش

روز سه شنبه پانزدهم عقرب،\"\" قرار است که امروز یک پروژه  بزرگ ملی در بغلان راه اندازی شود.\"\" خبر خوشحال کننده ای است. عصر همان روز خبر مهمی روی تله تکس خبر گذاریها می رود به طوری که همگی را در بهت فرو می برد.

\"\"بزرگترین حادثه تروریستی افغانستان ....

شش تن از نمایندگان پارلمان قربانی شده اند...

مصطفی کاظمی.....

پنجاه تن از شاگردان مکاتب...\"\"

حوادث پنج سال گذشته روی کار آمدن به اصطلاح دموکراسی در کشور نوید یک آینده هر چند نه خیلی عالی اما رو به پیشرفت را می داد و کم کم طلایه امیدی را از حرکت رو به جلو بوجود آورده بود. این واقعیت بیشتر از اینکه در سرک سازی،ساختن شفاخانه و مکاتب بروز کند در اعمارزیرساختهای مدنی جامعه همانند ملت سازی، منطق سالاری، فرهنگ گفتگو، قلم محوری و مطبوعات جلوه گر بود.

حادثه بغلان زنگ خطری بود که بفهماند که تا چه اندازه  در جا زده و عقب گرد کرده ایم و سیر قهقرایی را طی نموده ایم.

امروز در کشورما  برخی نهادهای مدنی مانند پارلمان، احزاب و تشکلها پایه ریزی شده است و رأی گیری و انتخابات انجام می گیرد، از حقوق بشر و حقوق زنان صحبت می شود از برابری و برادری تمام اقوام و مذاهب و حقوق مساوی آنها گپ زده می شود. از آزادی بیان و مطبوعات بحث می شود وکانالهای تلویزیونی و رادیویی به راه افتاده اند و مشتی روزنامه و نشریه در کشور نشر می شود که نمودی ظاهری از پیشرفت و مدنی سازی می باشند. اما واقعیت اینست که   هنوز در پس این جریانها لایه های در هم فرو رفته تعصب، تحجر، منطقه و قوم و نژاد  و مذهب و لسان گرایی و روابط محوری به قوت خود باقی اند. روزگاری که همسایگان دیوار به دیوار ما به دنبال بیشرفته ترین دانشهای روز از اتم وفضا گرفته تا نانوتکنولوژی و هوش مصنوعی هستند و روز به روز در عرصه های مردم سالاری و دموکراسی و منطق محوری و ملت سازی پیش می روند در وطن ما عده ای جاه طلب و نادان  در پی این اند تا چگونه نان از یکدیگر بربایند، نام هم ننگین نمایند و جان همدیگر بستانند.

بی تعارف می توان گفت امروز به نقطه ای رسیده ایم که اولین و پیش پا افتاده ترین ویژگی یک شهروند متمدن را نداریم. ما امروز نمی توانیم یکدیگر را تحمل کنیم . تاب شنیدن صدای مخالف را نداریم کوچکترین اعتراض را بر نمی تابیم خود را مرکز عالم تصور می کنیم خردترین مخالفت را با شدید ترین واکنش پاسخ می دهیم و مهمتر ازهمه منطق گفتگو نداریم. تا کسی دهان باز کند که بگوید من هم هستم این سرنیزه است که حلقوم هم وطن ما را می درد.

به کجا می رویم؟ نکند از ترکستان سر در آوریم . جامعه ای درست کرده ایم که اربابان مثلث شوم زر و زور و تزویر چهار دست و پا بر تمام شئون ما چنبره زده اند. مافیای دالرهای بی شمار و مواد مخدر تا خرخره بهترین و کارآمد ترین سرمایه های طبیعی و انسانی ما را در باطلاق خود فروبرده است .در جامعه ای که درآن فقیر هر روز فقیرتر و غنی هر روز غنی تر می شود و بوی تعفن فساد هر انسانی را آزار می دهد به امید کدام روز نشسته ایم؟ ملت ما هنوز از زیر فشار  فرهنگ متحجر طالبانیسم به درستی کمر راست نکرده بود که به بلایی بزرگتر گرفتارشد. نا گفته پیدا است که وجدان بیدار هر انسان خردمندی شهادت می دهد که حضور مستقیم و غیر مستقیم نیروهای استکباری شرق و غرب طی جریانهای چند دهه اخیر در افغانستان بدون    قصد و غرض نبوده است. واقعيت اين است که امپریالیسم جهانی، عملا جهان را به دو بخش آزاد و قرنطينه سياسى تقسيم کرده اند. در بخش آزاد جهان، اين ابرقدرتها هستند که هيچ مرز و حد و قانونى نمى شناسند و تجاوز به منافع ديگران و استعمار و استثمار و بردگی ملتها را در زیر انبوهی از لفافه های حقوق بشرو دموکراسی دروغین و مبارزه با تروریسم  امرى ضرورى و کاملا توجيه شده و منطقى و منطبق با همه اصول و موازين خود ساخته و بين المللى مى دانند.

اما در بخش قرنطينه سياسى که متاسفانه اکثر ملل ضعيف عالم و خصوصا مسلمانان در آن محصور و زندانى شده اند، هيچ حق حيات و اظهارنظرى وجود ندارد، همه قوانين و مقررات و فرمولها همان قوانين ديکته شده و دلخواه نظامهاى دست نشاندگان و در برگيرنده منافع مستکبران خواهد بودو متاسفانه اکثر عوامل اجرايى اين بخش همان حاکمان تحميل شده يا پيروان خطوط کلى استکبار و سرمایه داری هستند  که از ترس از دست دادن قدرت و سرمایه خود حتى فرياد زدن از درد را نيز در درون اين حصارها و زنجيرها جرم و گناهى نابخشودنى مى دانند  منافع اینان ايجاب مى کند که هيچ کس حق گفتن کلمه اى که  بوى تضعيف آنان رابدهد يا خواب راحت آنان را آشفته کند ندارد.آرى، در منطق استکبار  هر که بخواهد برضد منافع آنان اظهار وجود کند متهم به شرک خواهد شد و مفتی ها و مفتی زادگان طالبانیسم حکم به قتل و کفر او خواهند داد.  این است که تخت نشینان بی درد دشنه ها و تیغها را تیز و تیزتر می کنند و ناخوانده امضا می کنند تا همینکه اولین دانه تسبیح افتاد یعنی فرمان حمله صادر شد . حمله به چه کسی؟ حمله به مردم بی پناه و بیوه زنها و کودکان معصوم؟ معلوم نیست آنهایی که زمین بهشت را به متراژ ریش  می فروشند فردای  قیامت در مقابل رسول خدا چه جوابی برای گفتن دارند. باری هشدار می دهیم نکند به سویی برویم و زمانی چشم باز کنیم که جامعه ما صدیق ترین و وفادارترین فرزندانش را خود بدرد و نخبه کشی باب شود. چیزی که چندی است آغاز شده است. نشود روزی برسد و ببینیم که از انسانیت ما فقط جسمی متحرک باقی مانده است که نه قدرت اندیشه دارد و نه حال اعتراض و نه حوصله تفکر. یک انسان استثمار شده بی اختیار فاقد قدرت تصمیم گیری که سرنوشت آن را می باید دیگران دیکته کنند.متأسفانه در دوره ای که ملت ما از هر قوم و مذهب بیشترین نیاز را به وحدت  و یکسویی با یکدیگر دارند هنوز هم شاهد کشمکشهای جاهلانه  و در گیریهای قدرت میان احزاب مختلف می باشیم.

اینان باید بدانند که دود این اختلافها ابتدا به چشم خودشان و ملت افغانستان می رود و فرصت طلبان بیگانه بیشترین استفاده را از این وضع خواهند برد. عموم ملت شریف افغانستان نیزبدانند که در صورتی که این دسته از احزاب از این اعمال خویش دست بر ندارند آنها را به حاشیه رانده و در مجالس و انتخابات، نمایندگان واقعی خود را برگزینند.

چه کنیم؟ چه وظیفه ای داریم؟ کوچک و بزرگ، سازمانها، احزاب، پارلمان،شخصیتهای حقیقی و حقوقی همه مسئول و موظف ایم درقبال سرنوشت و آینده نگذاریم سرنوشت ما بدست نا اهلان بیفتد.

بیایید یکدل و یکصدا  دست به دست هم دهیم به مهر میهن خویش کنیم آباد.

ما گروهی ازدانشجویان افغانی دانشگاه کاشان قویا حادثه تأثر برانگیز بغلان را محکوم می نماییم و از تمام احزاب و نهاد ها علی الخصوص پارلمان درخواست می کنیم تا گروه حقیقت یاب بی طرف به منطقه اعزام بدارد تا اصل ماجرا مشخص شود هرچند که  همین حالا معلوم است دست چه کسانی اندر کار بوده است.

 

و السلام علیکم و رحمه الله و برکاته

21/8/1386

 

 


November 12th, 2007


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
بیانات، پیامها و گزارشها